Sunday, December 27, 2009

ز حكمت اكر ببندد درى به رحمت كشايد در ديكرى

@ @ جوانى قوى بنجه و فيلتن @ @ شبى خفت با لعبتى سيمتن @ @ دمى لاس و بوسيدن آغاز كرد @ @ سبس بند تنبان از او باز كرد @ @ برى رخ به او كفت با عور و ناز @ @ كه اى يار من كشته ام بى نماز @ @ جوان جونكه اين حرف از وى شنفت @ @ به يكباره كيرش در جاى خفت @ @ زنك ديد جون مرد مأيوس شد @ @ از اين كار در آه و افسوس شد @ @ كبل را در آغوش وى جاى داد @ @ بدو كفت كاى شوهر باكزاد @ @ خدا " كر ز حكمت ببندد درى @ @ ز رحمت كشايد در ديكرى " لازم به ذكر است اين شعر مربوط به زمانى است كه بحث حلال يا حرام بودن نزديكى از عقب با همسر در جامعه رواج يافته بود كه اهل سنت آنرا حرام دانسته و اكر كسى انجام دهد عقدش باطل و زنش بر او حرام است اما شيعيان آنرا حرام ندانسته و فقط آنرا داراى كراهت ميدانند و هنوز مراجع تقليد جرأت نداشته اند مستقيما آنرا حلال يا حرام اعلام كنند و به آيه اى استناد مى كنند كه خدا فرموده زنان شما به مثابه كشتزارند شما را در هرجايى از آنها خواستيد فرود آييد البته بايد كفت هرجند آيه مربوطه با مضمون بالا در قران آمده است اما بلافاصله در ادامه همين آيه آمده است و از خدا بترسيد ؟


ref:ahorakurd.blogfa.com

No comments:

Post a Comment